سرناد

«ما در ایستگاهی که قرار بود با خودمان سفر کنیم همسفر شدیم و خودمان را ترک کردیم»

بزرگ شدن و بزرگ شدن و بزرگ شدن

/ بازدید : ۱۲۲

بیشتر از هر وقت دیگه ای توو زندگیم دوست دارم تغییر کنم و برای اولین بار احساس میکنم دنبال کمال نیستم. آیا کمالگرایی داره در من میمیره؟ نمیدونم. اما این روزا دنبال این نیستم که همه ی روز خوشحال و خندان و پروداکتیو باشم. اصراری ندارم حتما پنج صبح بیدار شم تا روز خوبی داشته باشم. بخاطر هر یک ساعتی که میتونم کاری کنم که بتونم از خودم راضی باشم خوشحال میشم. یه جورایی واحد شمارش زندگیمو از روز به ساعت تغییر دادم. هر روز برای من یه شروع جدید نیست. هر ساعت یه شروع جدیده. ساعتا برام مهمن. این ساعت خوب سپری شد؟ آره نه! چرا؟واسه اینکه ساعت بعدی خوب سپری شه چیکار کنم؟ تصمیم گیری و اقدام، بعد از یه ساعت بازم به اول حلقه برمیگردم، این یه ساعت چطور بود؟ چه احساسی داری؟ میخوای چه احساسی داشته باشی؟ تصمیم بگیر عمل کن.

وقتی بچه بودم فکر میکردم که اولا وقتی بیست سالته به شدت آدم بزرگی، دوما وقتی بیست سالت شه بزرگ شدن و رشد متوقف میشه و دیگه همه چیو بلد شدی و بعد این، وقتشه که زندگی باحال و جذاب آدم بزرگونه شروع بشه! اما الان احساس میکنم صدای قد کشیدن ساقه ی هر جوانه کوچیکی توو وجودمو میشنوم و احتمالا، به این اتفاقای کوچیکی که داره این اطراف میفته بزرگ شدن میگن.

 

نویسنده : shaqayeq ۳ لایک:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About Me
چیزی دارد تمام می شود،
چیزی دارد آغاز می شود،
ترک عادت های کهنه
و خو کردن به عادت های نو
این احساس چنان آشناست که گویی هزاران بار
زندگی اش کرده ام
می دانم و نمی دانم!!

«خلاقیت به خرج دادن بهتر از
کپی کردن است.خودتان یک بار امتحان
کنید!»
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان