جهان سوم
جهان سوم جایی است که در آن سلامت کولر آبی از سلامت پنجاه نفر دانشجو مهم تر است.جایی که سطح فکر مدیریت آن در سطحی است که مثل بعضی ها که فکر می کنند اگر به ساعت دیواری جدیدشان زیاد نگاه کنند ساعت شان خراب می شود،فکر می کنند اگر کولر آبی را زیاد خاموش و روشن کنی می سوزد.یعنی روشن و خاموش کردن کولر سه بار در طول روز به نظرشان زیاد است و فکر می کنند اگر پمپ کولر آبی یک سره هفت هشت ساعت کار کند سالم تر می ماند!جهان سوم جایی است که همه می دانند بادکولر باعث خشکی بدن،سر درد و تحریک سینوزیت می شود،ولی به نظرشان در مقابل مشکلات عظیم تری مثل سوختن کولر قابل صرف نظر است.
یک مدیر جهان سومی فقط می فهمد که چون در نیمه ی اول سال هستیم پس هوا گرم است و حق با کسانی است که متقاضی کولر هستند و توانایی دیدن جنبه های پیچیده تر موضوع را ندارد.مثلا اینکه آن دانشجویی که باد کولر برایش ضرر دارد،یا کسی که از حمام آمده،یا کسی که اهل جنوب است و تحمل این همه ساعت باد کولر خوردن را ندارد هم دقیقا به اندازه ی متقاضیان کولر حق حیات دارد.نمی تواند درک کند که مسئله ی موافقان و مخالفان کولر یک مسئله ی صفر و یکی نیست،یک مسئله ی چپی و راستی نیست که یک عده را محکوم به تحمل کنند و یک عده را هم به سعادت جاوید برسانند.این موضوع فقط یک برنامه ریزی درست می خواهد تا شرایط تمام دسته ها در نظر گرفته شود.و جهان سوم جایی است که یک مدیر اساسا از بیخ نمی داند برنامه ریزی و مدیریت یعنی چه.فقط انقدر می داند که باید بلد باشد خوب بپیچاند،خوب جا خالی بدهد،خوب پاس بدهد و خوب با وعده های سرخرمن مراجعین را دلخوش کند.
جهان سوم یعنی جواب ساعت ها حرف و استدلال تو فقط یک جمله باشد:«بله حق با شماست،می دونم چی میگید،ولی بهرحال نمیشه!»